در دنیای رقابتی امروز، بستهبندی دیگر صرفاً وسیلهای برای محافظت از محصول محسوب نمیشود، بلکه به ابزاری حیاتی در بازاریابی، ایجاد تمایز برند و تأثیرگذاری روانی بر مشتریان تبدیل شده است. طراحی بستهبندی باید بتواند در چند ثانیه نخست، نظر مصرفکننده را جلب کند و پیامی روشن درباره کیفیت، ارزش و هویت برند منتقل نماید. یکی از تکنیکهای برجسته در این راستا، استفاده از برچسبهای برجسته (Embossed Labels) است؛ نوعی برچسب با بافت سهبعدی که نهتنها از نظر بصری بلکه از نظر لمسی نیز تأثیرگذار است.
برای سفارش چاب حتما از صفحه چاپ برجسب برجسته دیدف فرمایید.
مطالعات روانشناسی مصرفکننده نشان میدهد که افراد بهشدت تحت تأثیر محرکهای لمسی و بصری قرار میگیرند و همین محرکها میتوانند تصمیمات ناخودآگاه در خرید را شکل دهند. برچسب برجسته بهعنوان یک عامل حسی، میتواند کیفیت ادراکی محصول را در ذهن مصرفکننده ارتقاء دهد، حتی پیش از آنکه خود محصول دیده یا ارزیابی شود. حس برجستگی در دست، اغلب با حس «کیفیت بالا»، «انحصاری بودن» و «لوکس بودن» در ذهن مخاطب تداعی میشود. در نتیجه، استفاده از این نوع برچسب نهتنها به زیبایی بستهبندی کمک میکند، بلکه مستقیماً بر ارزش ادراکی محصول تأثیر میگذارد.
از سوی دیگر، با رشد روزافزون محصولات مشابه در بازار، نیاز به تمایز در ظاهر و تجربه مصرفکننده اهمیت مضاعف یافته است. برچسبهای برجسته به برندها این امکان را میدهند که پیامهای خود را بهشکل مؤثرتری منتقل کرده، داستان برند را بیان کرده و نوعی تجربه لمسی فراموشنشدنی برای مشتری فراهم کنند. در این مقاله، به بررسی جامع نقش این نوع برچسب در افزایش ارزش ادراکی بستهبندی از نگاه مشتری، از منظر روانی، بازاریابی و برندینگ پرداخته میشود.
مفهوم و ویژگیهای برچسب برجسته
برچسب برجسته (Embossed Label) به نوعی از لیبل گفته میشود که با استفاده از فرآیند مکانیکی یا حرارتی، بخشی از سطح آن بهصورت سهبعدی و برآمده طراحی میشود. این نوع برچسبها معمولاً بهمنظور ایجاد یک تجربه لمسی و بصری خاص به کار میروند و از نظر ظاهری نسبت به برچسبهای مسطح و معمولی بسیار متمایز هستند. تکنیک برجستهسازی یا “امباسینگ” میتواند روی لوگو، نوشتار، الگوهای گرافیکی یا حتی ساختار کلی لیبل انجام شود و به شکلی محسوس، توجه مصرفکننده را جلب کند.
برای ایجاد برجستگی در برچسبها، قالبهایی فلزی (دایها) بهوسیله فشار مکانیکی یا ترکیب فشار و حرارت، روی سطح لیبل قرار داده میشوند تا فرم دلخواه برآمده شکل گیرد. این قالبها باید با دقت بالا طراحی و تولید شوند، چراکه هرگونه انحراف یا نقص در قالب میتواند کیفیت نهایی را کاهش دهد. گاهی این برجستگی با تکنیکهای دیگر مانند فویلکوبی (hot foil stamping) ترکیب میشود که همزمان جلوه بصری براق و تأثیرگذار ایجاد میکند. مواد اولیه مورد استفاده نیز باید مقاومت مناسبی در برابر فشار داشته باشند تا بدون پارگی یا آسیب، بافت برجسته را حفظ کنند.
یکی از مهمترین ویژگیهای برچسب برجسته، ایجاد جلوهای متمایز در نگاه اول است. برجستگیها در نور، سایههای خفیفی ایجاد میکنند که باعث میشود طرح یا نوشتهها عمیقتر، واضحتر و جذابتر به نظر برسند. علاوه بر بعد بصری، بعد لمسی این برچسبها بسیار مؤثر است. وقتی انگشتان مشتری سطح برجسته را لمس میکنند، یک ارتباط حسی با محصول برقرار میشود که از نظر روانشناسی، باعث شکلگیری حس کیفیت، دقت و ارزشمندی در ذهن او میگردد.
برچسبهای برجسته عمدتاً در صنایعی استفاده میشوند که تصویر برند و کیفیت ادراکی محصول نقش محوری در تصمیمگیری مشتری دارد. این صنایع شامل بستهبندی عطر و ادکلن، محصولات آرایشی، نوشیدنیهای خاص مانند شراب یا قهوههای گرانقیمت، صنایع دستی، پوشاک برند، و محصولات هدیه میشود. در این حوزهها، مشتریان بیش از آنکه به کارکرد محصول توجه کنند، به تجربه حسی و ارزش نمادین آن اهمیت میدهند. به همین دلیل، برچسب برجسته بهعنوان ابزاری استراتژیک در برندسازی شناخته میشود.
برخلاف برچسبهای چاپی معمولی که تنها با جوهر یا چاپ دیجیتال تولید میشوند، برچسبهای برجسته دارای ارزش افزوده در دو بعد بصری و لمسی هستند. این برچسبها حس حرفهای بودن و توجه به جزئیات را به مخاطب منتقل میکنند و برند را در ذهن مشتری ماندگارتر میسازند. همچنین، بر اساس مطالعات بازاریابی، محصولاتی که با برچسب برجسته عرضه میشوند، از نظر مشتریان، باکیفیتتر و شایسته پرداخت هزینه بیشتر ارزیابی میشوند. این مزیت رقابتی میتواند در بازارهای اشباع و لوکس، بسیار تعیینکننده باشد.
تأثیر برچسب برجسته بر تمایز محصول در قفسه فروشگاهی
در فروشگاهها و سوپرمارکتها، مصرفکننده با انبوهی از محصولات مشابه مواجه است که تنها چند ثانیه فرصت دارند تا توجه او را جلب کنند. در چنین شرایطی، طراحی بستهبندی و بهویژه لیبل محصول، یکی از عوامل کلیدی در جلب نگاه اولیه مشتری محسوب میشود. برچسبهای برجسته با ایجاد جلوه بصری غیرمعمول و تجربه لمسی متفاوت، بهسرعت توجه مشتری را در میان انبوه محصولات جلب میکنند. بافت سهبعدی و بازی سایهروشن روی سطح برجسته، نوعی «جلوه نوری» ایجاد میکند که بهشکل ناخودآگاه چشم را بهسوی خود میکشاند.
علاوه بر تمایز ظاهری، برچسب برجسته از طریق لمس، تجربهای شخصی و ماندگار برای مشتری ایجاد میکند. هنگامیکه مشتری محصولی با برچسب برجسته را در دست میگیرد، حسی از اصالت، ظرافت و کیفیت بالا در او شکل میگیرد. این احساس حسی – که در لیبلهای معمولی ایجاد نمیشود – در ذهن مشتری ثبت شده و باعث میشود آن محصول را از سایرین متمایز ببیند. این تمایز نهتنها در لحظه خرید مؤثر است، بلکه ممکن است باعث یادآوری محصول در خریدهای بعدی یا توصیه آن به دیگران شود.
مطالعات بازاریابی نشان دادهاند که بستهبندیهای دارای جزئیات خاص مانند برچسب برجسته، در ذهن مصرفکنندگان با ویژگیهایی چون “برند معتبر”، “محصول باکیفیت” و “تولید با دقت بالا” پیوند میخورند. این برداشتهای ناخودآگاه، اغلب تأثیر مستقیمی بر تصمیم خرید دارند. مصرفکننده ممکن است بدون داشتن اطلاعات فنی درباره محصول، صرفاً بر اساس ظاهر آن (بهویژه حس لوکس بودن یا خاص بودن) تصمیم به خرید بگیرد. در این میان، برچسب برجسته میتواند ابزاری مؤثر برای تقویت این برداشت مثبت باشد و محصول را در ذهن مشتری از رقبا متمایز سازد.
ارتباط بین بافت لمسی و ارزش ادراکی محصول
در روانشناسی بازاریابی، تأکید بسیاری بر نقش حواس پنجگانه در شکلگیری تجربه مصرفکننده و تصمیمگیری خرید وجود دارد. یکی از این حواس که کمتر از دیدگاه سنتی مورد توجه بوده اما تأثیر فوقالعادهای دارد، حس لامسه است. لمس کردن یک محصول، یا حتی لمس بستهبندی آن، میتواند درک مشتری از کیفیت، ارزش و اصالت آن را بهطور چشمگیری تغییر دهد. برچسبهای برجسته، با ایجاد بافتی متفاوت روی سطح بستهبندی، این حس را فعال کرده و باعث تعامل فیزیکی و عاطفی عمیقتری بین مصرفکننده و محصول میشوند.
وقتی فردی سطحی برجسته، منقوش یا غیرمعمول را لمس میکند، مغز او بهطور خودکار آن را پردازش کرده و اطلاعاتی درباره کیفیت، دوام، منحصر بهفرد بودن و حتی لوکس بودن آن سطح استخراج میکند. این فرآیند که کاملاً ناخودآگاه است، باعث میشود که محصولی با بافت خاص، در ذهن مصرفکننده ارزشمندتر از حد واقعیاش تلقی شود. در اینجا، برچسب برجسته با ایفای نقش واسط حسی، بهگونهای عمل میکند که گویی خود محصول از مواد مرغوبتری ساخته شده یا با دقت بیشتری طراحی شده است، حتی اگر محتوای داخل آن تغییر نکرده باشد.
مطالعات تجربی بسیاری این ارتباط را تایید کردهاند. در یکی از پژوهشهای معتبر منتشرشده در ژورنال Journal of Consumer Psychology، محققان دریافتند که مشتریانی که بستهبندی با بافت برجسته و قابل لمس را لمس کردهاند، محصول را ۲۵٪ باکیفیتتر از گروهی ارزیابی کردند که بستهبندی صاف و مسطح در اختیار داشتند. همچنین، این افراد تمایل بیشتری به پرداخت قیمت بالاتر داشتند. این یافتهها نشان میدهد که برچسب برجسته نهتنها از منظر زیباییشناسی بلکه بهعنوان ابزاری روانی برای ارتقاء perceived value (ارزش ادراکی) مؤثر عمل میکند.
لمس فیزیکی، برخلاف مشاهده صرف، تجربهای شخصیتر و احساسیتر ایجاد میکند. وقتی مشتری دست خود را روی برچسب برجسته میکشد، نوعی رابطه مستقیم و احساسی با محصول و برند برقرار میکند که در بستهبندیهای مسطح و ساده دیده نمیشود. این تجربه باعث میشود مشتری برند را نهتنها بهعنوان یک تولیدکننده، بلکه بهعنوان یک «ارائهدهنده تجربه حسی و زیباییشناختی» بشناسد. این نوع ارتباط عمیق، احتمال یادآوری برند و وفاداری بلندمدت را افزایش میدهد.
در بازارهایی که برندها از نظر کیفیت، قیمت و عملکرد تفاوت چندانی ندارند، حس لمس میتواند بهعنوان یک مزیت رقابتی نامرئی عمل کند. برچسب برجسته به برند این امکان را میدهد که بدون تغییر در فرمولاسیون یا افزایش هزینه تولید محصول، ارزش ذهنی آن را در نگاه مشتری بالا ببرد. این تکنیک بهویژه در کالاهای هدیهای، لوکس یا پرمیوم، میتواند تبدیل به عنصری کلیدی در تصمیمگیری خرید شود و محصول را از سایر رقبا بهطور ماندگار متمایز کند.
نقش برچسب برجسته در تقویت هویت برند
هویت برند مجموعهای از ویژگیها، پیامها و احساساتی است که یک شرکت قصد دارد در ذهن مخاطب خود تثبیت کند. یکی از روشهای مؤثر در انتقال این هویت، استفاده از طراحی بصری و بستهبندی منحصربهفرد است. برچسبهای برجسته با ایجاد جلوهای خاص و منحصر بهفرد بر روی محصولات، به برند کمک میکنند تا در ذهن مشتری بهعنوان یک برند «با اصالت»، «با جزئیات» و «لوکس» ثبت شود. این نوع برچسبها میتوانند عناصری مانند لوگو، نام برند یا شعار برند را بهشکلی ماندگار و فیزیکی به مخاطب معرفی کرده و تصویری قویتر از برند در ذهن او ایجاد کنند.
یکی از مؤلفههای اصلی در تقویت هویت برند، ایجاد تجربهای چندوجهی و متمایز برای مشتری است. برچسب برجسته، با تحریک حس لامسه، تجربهای فراتر از دیدن و شنیدن ایجاد میکند و باعث میشود مشتری با برند تعامل مستقیمتری داشته باشد. وقتی یک مشتری بستهبندیای را لمس میکند که با دقت و کیفیت طراحی شده، احساس میکند که برند برای جزئیات ارزش قائل است و در نتیجه، تصویر ذهنی مثبتی از آن برند در ناخودآگاه او شکل میگیرد. این ارتباط لمسی، حس “اصالت” و “تخصص” برند را تقویت کرده و آن را از سایر برندهای عمومی متمایز میسازد.
برندهایی که از برچسبهای برجسته بهدرستی استفاده میکنند، اغلب موفق به ساختن تصویری پایدارتر در ذهن مشتریان خود میشوند. حس برجستگی برچسب، بهدلیل اثرگذاری حسی، در ذهن مشتری بهتر باقی میماند و هنگام مواجهه مجدد با محصول یا برند در آینده، احتمال یادآوری آن افزایش مییابد. بهعبارت دیگر، برچسب برجسته نقش یک ابزار فیزیکی برای بهیادماندنی شدن برند را ایفا میکند. این ویژگی بهخصوص در بازارهای رقابتی که برندها برای سهم ذهنی بازار رقابت میکنند، مزیتی راهبردی محسوب میشود.
تأثیر برچسب برجسته بر احساس انحصار و لوکس بودن محصول
در ذهن بسیاری از مصرفکنندگان، مفاهیمی مانند «لوکس بودن»، «ویژه بودن» و «باارزش بودن» با ویژگیهایی چون طراحی منحصر بهفرد، کیفیت ساخت بالا، و توجه به جزئیات ارتباط مستقیم دارند. محصولاتی که از عناصر بصری و لمسی خاصتری در بستهبندی خود استفاده میکنند، اغلب در این طبقهبندی ذهنی قرار میگیرند. برچسب برجسته بهدلیل جلوه سهبعدی، حس تماس خاص و نمایش ظرافت در تولید، بلافاصله این مفاهیم را به مصرفکننده منتقل میکند و باعث میشود که محصول لوکستر از آنچه واقعاً هست به نظر برسد.
استفاده از برچسب برجسته بر روی محصولات، علاوه بر ایجاد زیبایی بصری، نوعی حس انحصار و دستچین بودن را القا میکند. مخاطب با لمس یک برچسب برجسته، این تصور را پیدا میکند که محصول نهتنها برای فروش انبوه تولید نشده، بلکه برای مخاطبی خاص و با دقت طراحی شده است. این تجربه شخصی و ویژه، عنصر مهمی در ایجاد حس انحصار است؛ حسی که اغلب در برندهای پرمیوم و کالاهای لوکس تقویت میشود. به عبارت دیگر، برچسب برجسته نقش یک «سیگنال نامرئی» را بازی میکند که به مخاطب میگوید: «این محصول برای همه نیست، فقط برای شماست.»
در دنیای مصرفگرایی، ارزش یک محصول تنها در ویژگیهای کاربردی آن خلاصه نمیشود، بلکه ارزش نمادین (Symbolic Value) آن نیز اهمیت دارد؛ یعنی اینکه محصول چه پیامی درباره جایگاه اجتماعی، سلیقه یا سبک زندگی فرد ارسال میکند. برچسبهای برجسته با ایجاد ظاهر متفاوت و تجربه لمسی منحصر بهفرد، این ارزش نمادین را تقویت میکنند. برای مثال، در محصولاتی مانند عطرهای لوکس، نوشیدنیهای خاص، جعبههای هدیه یا محصولات دستساز، وجود یک لیبل برجسته میتواند بیانگر ظرافت و کیفیتی باشد که مشتری مایل است آن را به دیگران نشان دهد.
برندهایی که در بخش بازار لوکس یا پریمیوم فعالیت میکنند، همواره بهدنبال تمایز از رقبا از طریق تجربه کاربری خاص هستند. برچسب برجسته، از آنجا که هم تجربه لمسی ارائه میدهد و هم حس طراحی حرفهای را منتقل میکند، کاملاً با استراتژی برندهای لوکس همراستا است. این برچسبها به برند کمک میکنند تا پیامی روشن از کیفیت، هنر و ارزش محصول ارائه دهد و مشتری را از همان لحظه لمس بستهبندی، وارد یک تجربه متفاوت و ممتاز کند. در نتیجه، این تکنیک ساده میتواند نقش کلیدی در ایجاد و تقویت جایگاه برند در بازار لوکس ایفا کند.
تأثیر برچسب برجسته بر تجربه حسی مصرفکننده
تجربه حسی مصرفکننده مجموعهای از ادراکها، احساسات و واکنشهایی است که در اثر مواجهه با یک محصول، از طریق حواس پنجگانه ایجاد میشود. در بازاریابی مدرن، شرکتها سعی دارند تا فراتر از فروش یک کالا، یک تجربه چندحسی برای مشتری خلق کنند؛ تجربهای که در ذهن ماندگار باشد و به شکلگیری ارتباط عاطفی با برند بینجامد. در این میان، برچسب برجسته بهعنوان یک محرک لمسی و بصری، ابزار بسیار مؤثری در ارتقای تجربه حسی مصرفکننده است و میتواند نقش مهمی در ایجاد حس تمایز، کیفیت و اصالت ایفا کند.
یکی از ویژگیهای کلیدی برچسب برجسته، فعالسازی حس لامسه است؛ حسی که کمتر در طراحیهای معمولی بستهبندی به کار گرفته میشود. هنگامی که مشتری محصولی با برچسب برجسته را لمس میکند، نوعی تعامل فیزیکی و شخصی بین او و محصول شکل میگیرد. این ارتباط فیزیکی، در تضاد با تجربه صرفاً بصری، بسیار عمیقتر و تأثیرگذارتر است. مصرفکننده احساس میکند که با محصول درگیر شده، نه فقط آن را دیده است. همین لحظهی تعامل فیزیکی میتواند حس کنجکاوی، اعتماد و لذت را در او برانگیزد.
بافت برجسته روی برچسب نهتنها ظاهری زیبا و متفاوت ارائه میدهد، بلکه بهصورت غیرمستقیم این پیام را به مصرفکننده منتقل میکند که محصولی با کیفیت و دقت بالا در اختیار او قرار گرفته است. بافتی که در اثر برجستهسازی ایجاد میشود، بهویژه زمانی که با متریالهایی مانند کاغذ فابریانو، لمینت مات یا فویل ترکیب میشود، به مشتری حس «دستساز بودن»، «ظرافت تولید» و «لوکس بودن» را القا میکند. این حس، بخشی از تجربه حسی است که در ذهن ماندگار میشود و برند را در ناخودآگاه مشتری تثبیت میکند.
مطالعات نشان دادهاند که تجربههای حسی مثبت، بهویژه آنهایی که شامل لمس و تعامل فیزیکی هستند، شانس یادآوری برند و بازگشت مجدد مشتری را افزایش میدهند. برچسب برجسته بهعنوان بخشی از تجربه کلنگر مصرفکننده، میتواند نقشی مهم در ایجاد حس رضایت و تمایل به خرید دوباره ایفا کند. وقتی مصرفکننده از لمس و درک بستهبندی یک محصول لذت میبرد، احتمال اینکه برند را به دیگران توصیه کند یا در آینده مجدداً به آن رجوع کند، بهمراتب افزایش مییابد. بنابراین، تجربه حسیای که با یک برچسب ساده اما برجسته آغاز میشود، میتواند به وفاداری بلندمدت منجر شود.
برچسب برجسته و تأثیر آن بر تصمیمگیری ناخودآگاه مصرفکننده
مطالعات روانشناختی نشان میدهد که بخش بزرگی از فرآیند تصمیمگیری خرید، بهصورت ناخودآگاه انجام میگیرد. محرکهای بصری و لمسی مانند بافت برجسته یک برچسب، میتوانند بهسرعت توجه مغز را جلب کرده و حس «ارزشمند بودن» را القا کنند، حتی پیش از آنکه مصرفکننده فرصت ارزیابی منطقی محصول را داشته باشد. این نوع از محرکهای حسی، از طریق کانالهای عصبشناختی به تقویت حافظه برند نیز کمک میکنند. در این میان، بستهبندیهایی که برچسب برجسته دارند، غالباً بیشتر در ذهن مخاطب باقی میمانند و باعث ترجیح آن برند نسبت به رقبا میشوند.
چالشها و هزینههای استفاده از برچسب برجسته
هزینههای تولید و مواد اولیه:
استفاده از برچسب برجسته مستلزم بهکارگیری فناوریها و مواد اولیه خاصی است که نسبت به لیبلهای معمولی هزینه بیشتری دارند. فرایندهای چاپ برجسته، شامل پرسهای ویژه، قالبهای دقیق و متریالهای باکیفیت مانند کاغذهای ضخیمتر، لمینتهای خاص یا فویلهای براق است که هزینه نهایی محصول را افزایش میدهد. این هزینهها بهخصوص در تولید انبوه میتواند بار مالی قابل توجهی بر دوش برندها بگذارد و در مواردی نیازمند افزایش قیمت محصول باشد که ممکن است بر قدرت رقابتی کالا تأثیر بگذارد.
محدودیتهای فنی و پیچیدگی تولید:
تکنولوژی چاپ برجسته نیازمند تجهیزات تخصصی و نیروی انسانی ماهر است که در بسیاری از کارگاهها و کارخانههای کوچک یا متوسط در دسترس نیست. علاوه بر این، ایجاد برجستگیهای دقیق و یکنواخت روی برچسب، به زمان و دقت بالایی نیاز دارد که میتواند فرایند تولید را طولانیتر و پیچیدهتر کند. همچنین، خطاهای تولید در این فرایند ممکن است باعث هدررفت مواد اولیه و افزایش دوباره هزینهها شود. این چالشها تولیدکنندگان را مجبور به انتخاب دقت و کیفیت بالاتر یا تولید محدودتر میکند.
مشکلات سازگاری با خطوط بستهبندی و حملونقل:
برچسبهای برجسته بهدلیل ساختار سهبعدی خود، ممکن است در خطوط بستهبندی سریع و اتوماتیک با مشکلاتی روبرو شوند. مثلاً چسباندن صحیح برچسب روی سطوح ناهموار یا بستههای نرم و تغییر شکلپذیر ممکن است دشوار باشد. همچنین، در حملونقل و انبارداری، برجستگیها ممکن است آسیب ببینند یا باعث چسبیدن بستهها به یکدیگر شوند، که این امر میتواند ظاهر محصول را تخریب و تجربه مشتری را تحتالشعاع قرار دهد. بنابراین، نیازمند بررسی و اصلاح فرایندهای لجستیکی است.
تعادل بین هزینه و ارزش افزوده برای برند:
یکی از بزرگترین چالشهای استفاده از برچسب برجسته، تعیین میزان ارزش افزودهای است که این نوع بستهبندی برای مشتری و برند ایجاد میکند. اگرچه برچسب برجسته میتواند به شکل قابل توجهی در افزایش ارزش ادراکی محصول و تقویت برند مؤثر باشد، اما این مزایا باید در مقابل هزینههای بالای تولید، پیچیدگیهای فنی و محدودیتهای عملی سنجیده شود. برندها باید با دقت بازار هدف، جایگاه برند و استراتژی قیمتگذاری خود را تحلیل کنند تا تصمیم بگیرند آیا سرمایهگذاری در برچسب برجسته منجر به بازگشت سرمایه مطلوب خواهد شد یا خیر.
نتیجهگیری و پیشنهادات کاربردی برای کسبوکارها
برچسب برجسته، فراتر از یک عنصر تزئینی، بهعنوان ابزاری مؤثر در شکلگیری تجربه مشتری، افزایش ارزش ادراکی، و تمایز برند عمل میکند. در بازارهایی که رقابت شدید است و مصرفکنندگان با محصولات مشابه زیادی روبهرو هستند، حتی کوچکترین جزئیات میتوانند تأثیر روانی بزرگی داشته باشند. استفاده هوشمندانه از برچسبهای برجسته به همراه داستانسرایی برند، طراحی بصری منسجم و انتخاب متریال باکیفیت، میتواند باعث ایجاد ارتباطی عمیقتر با مخاطب شود و نرخ بازگشت مشتری را افزایش دهد.
پیشنهاد کاربردی: کسبوکارهایی که به دنبال ارتقاء برند خود هستند، باید استفاده از برچسب برجسته را در استراتژی بستهبندی خود بررسی کنند، بهویژه در بخشهایی مانند محصولات آرایشی، نوشیدنیهای لوکس، صنایع دستی، عطر و ادکلن یا هدیههای مناسبتی. در این راستا، همکاری با طراحان صنعتی، گرافیستهای متخصص در بستهبندی و چاپخانههای حرفهای الزامی است تا کیفیت نهایی برچسبها متناسب با تصویر برند باشد.